مهاجرت به کشوری مانند کانادا برای بسیاری از ایرانیان فرصتی ارزشمند برای ساختن آیندهای بهتر است. اما واقعیتها همیشه با تصورات اولیه یکسان نیستند. در دل بسیاری از تجربیات مهاجران کانادا، احساس تنهایی، سردرگمی و دلتنگی دیده میشود. مرور خاطرات مهاجران کانادا نشان میدهد که مسیر مهاجرت با چالشهایی جدی همراه است. از مشکلات کاری و زبان گرفته تا دوری از خانواده، همه میتوانند زمینهساز پشیمانی مهاجران کانادا شوند. آشنایی با مشکلات مهاجران ایرانی میتواند دید بهتری نسبت به این مسیر پیچیده به ما بدهد.
چرا کانادا مقصد محبوب ایرانیان است؟
کانادا در دههی اخیر به یکی از پرتقاضاترین مقاصد مهاجرتی برای ایرانیان تبدیل شده است. بنا بر آمار اداره مهاجرت، پناهندگی و شهروندی کانادا (IRCC)، تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۱٬۰۰۰ ایرانی اقامت دائم کانادا را دریافت کردهاند؛ عددی که نسبت به سالهای قبل رشد قابل توجهی داشته است. اما این آمار تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهد. بررسی دقیقتر تجربیات مهاجران کانادا نشان میدهد که مهاجرت، بهویژه از ایران به کشوری با ساختار متفاوت همچون کانادا، سفری است که نیازمند درک عمیق و آمادگی روانی، مالی و فرهنگی است.
دلایل محبوبیت کانادا در میان ایرانیان متنوعاند، اما مهمترین آنها عبارتاند از:
- سیستم آموزشی با کیفیت بالا: دانشگاههایی مانند Toronto، UBC، و McGill در میان برترینهای جهان هستند. برای خانوادههای ایرانی، آینده تحصیلی فرزندان در اولویت قرار دارد.
- خدمات درمانی رایگان: یکی از جاذبههای بزرگ برای مهاجران، بهرهمندی از سیستم بهداشت عمومی رایگان کاناداست؛ گرچه مشکلات مهاجران ایرانی در دسترسی به این خدمات در سالهای اول مهاجرت قابل توجه است.
- امنیت و ثبات اقتصادی نسبی: با نرخ بیکاری حدود ۶٪ در سال ۲۰۲۴ و نیاز مستمر به نیروی متخصص در حوزههایی مانند سلامت، مهندسی، IT و ساختوساز، کانادا مقصدی مطلوب برای مهاجران کاری است.
- ساختار چندفرهنگی جامعه: طبق سرشماری ۲۰۲۱، حدود ۸٫۳ میلیون نفر از جمعیت کانادا را مهاجران تشکیل میدهند؛ و این یعنی مهاجران بخشی پذیرفتهشده از ساختار اجتماعی کشور محسوب میشوند.
با این حال، آمارها بهتنهایی نمیتوانند تمام واقعیتها را بازگو کنند. بسیاری از خاطرات مهاجران کانادا، حکایت از سردرگمی، تنهایی و فاصله میان رویا و واقعیت دارند. در نگاه اول، جذابیتهای زندگی در کشوری توسعهیافته، ممکن است همهچیز را روشن و ساده نشان دهد، اما در عمل، موانعی مانند تطابق فرهنگی، هزینههای بالای زندگی، نداشتن شبکه ارتباطی و محدودیتهای زبان میتوانند منجر به پشیمانی مهاجران کانادا شوند.
تجربیات مهاجران کانادا در ماههای اول

ورود به کانادا برای اکثر ایرانیان، آغاز یک فصل جدید و پر از امید و آرزوست؛ اما واقعیتهای روزمره در ماههای ابتدایی، ترکیبی از هیجان، اضطراب و سردرگمی را به همراه دارد که در خاطرات مهاجران کانادا بارها بازگو شده است. این دوره گذار، مرحلهای حساس و پیچیده است که نیازمند صبر، انعطافپذیری و آگاهی از تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
یکی از اولین چالشها که اغلب در خاطرات مهاجران کانادا برجسته میشود، مواجهه با شرایط جوی است. سرمای طاقتفرسای زمستانهای کانادا، بهویژه در استانهایی مانند انتاریو و کبک، برای بسیاری از ایرانیان غافلگیرکننده است. طولانی بودن فصل زمستان، برفهای سنگین و سرمای زیر صفر، زندگی روزمره را محدود میکند و اغلب مهاجران را به خانهنشینی و دوری از فضای باز و تعامل اجتماعی سوق میدهد. به عنوان مثال، سارا، یکی از مهاجران تهرانی که به تازگی در تورنتو مستقر شده، در خاطراتش نوشته است: (اولین زمستان کانادا برایم بسیار سخت بود. سرمای هوا و روزهای کوتاه، احساس تنهاییام را دوچندان کرد. نبود امکان گردش و دیدار دوستان در فضای باز، باعث شد که خیلی زود دلم برای خانه و هوای گرم ایران تنگ شود.)
در کنار چالشهای جوی، یکی دیگر از مسائل مهم، تفاوت در روابط اجتماعی و فرهنگ ارتباطی است. محلهها و شهرهای کانادا غالباً ساختاری آرام، امن و منظم دارند؛ اما برخلاف تصور بسیاری از مهاجران ایرانی که عادت به محیطهای پرجنبوجوش و پرتعامل دارند، فضای اجتماعی اینجا با سکوت و فاصلههای اجتماعی مشخص میشود. نبود تعاملات دوستانه و گرم مثل آنچه در محلههای ایران تجربه کردهاند، میتواند منجر به احساس انزوا و دوری شود. خاطرات مهاجران کانادا پر است از روایتهایی که در گروههای تلگرامی یا شبکههای اجتماعی مطرح میشود، جایی که آنها به دنبال یافتن همزبانی و همدلی با دیگر مهاجران میگردند.
اضطراب ناشی از مواجهه با سیستم اداری جدید نیز بخش قابل توجهی از تجربه مهاجران را تشکیل میدهد. فرآیندهای مربوط به دریافت کارت سلامت، افتتاح حساب بانکی، ثبت نام در دورههای زبان انگلیسی یا فرانسوی و یافتن شغل مناسب، همه از موانعی هستند که باعث افزایش استرس و سردرگمی میشوند. در این میان، تفاوتهای فرهنگی در محیط کار و قوانین اجتماعی کانادا نیز میتواند منجر به مشکلاتی در تطابق سریع مهاجران شود.
با این وجود، بسیاری از مهاجران پس از گذراندن این دوره اولیه، کمکم با شرایط وفق پیدا کرده و خاطرات مثبتتری از این مسیر به یاد میآورند. گروههای حمایتی، دوستان جدید و آشنایی با فرصتهای شغلی و تحصیلی، میتوانند این مسیر را هموارتر کنند.
مشکلات مهاجران ایرانی در یافتن شغل
یکی از مهمترین چالشها در بین مشکلات مهاجران ایرانی، پیدا کردن شغل مرتبط با تخصص است. بسیاری از مهاجران حتی با داشتن مدرک دانشگاهی و سابقه کاری معتبر در ایران، نمیتوانند در سالهای اول در حوزه تخصصی خود مشغول به کار شوند. نداشتن تجربه کاری کانادایی، عدم تسلط کامل به زبان انگلیسی یا فرانسه و ناآشنایی با فرهنگ کاری کانادایی، از دلایل اصلی این موضوع هستند.در تجربیات مهاجران کانادا، بارها میخوانیم که مهاجران مجبور شدهاند کارهایی انجام دهند که هیچ ارتباطی با سابقه و تخصص آنها نداشته است، فقط برای آنکه هزینههای زندگی تأمین شود.
مقاله مرتبط: استخدام در کار دولتی کانادا
تجربیات مهاجران کانادا پس از شش ماه اول

بعد از گذشت شش ماه از مهاجرت به کانادا، بسیاری از مهاجران وارد مرحلهای میشوند که چالشهای ابتدایی کمی فروکش کرده و فرصتهای جدید و ملموستری برای سازگاری و پیشرفت شکل میگیرد. در این دوره، خاطرات مهاجران کانادا معمولاً رنگ واقعیت به خود میگیرند و آنها بهتر میتوانند تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را درک کنند.
برای مثال، یک خانواده ایرانی که به تازگی وارد تورنتو شده است، در ماههای اول با سردی هوا و مشکلات زبان دستوپنجه نرم میکردند و احساس تنهایی داشتند. اما بعد از شش ماه، فرزندان آنها در مدرسه راحتتر با دوستان جدید ارتباط برقرار کرده و والدین هم از طریق کلاسهای زبان و فعالیتهای اجتماعی توانستهاند شبکهای از آشنایان و دوستان بسازند. این تغییر به آنها اعتماد به نفس بیشتری میدهد و حس تعلق به جامعه جدید را تقویت میکند.
در این مرحله، بسیاری از مهاجران به دنبال فرصتهای شغلی بهتر میگردند یا در حال ارتقاء مهارتهای خود هستند. برخی ممکن است تازه شروع به گرفتن دورههای تخصصی یا گواهینامههای حرفهای کنند که قبلاً در کشور خود امکانش را نداشتند. به عنوان مثال، مهندس یا پزشک ایرانی پس از شش ماه تلاش برای تطبیق مدارک و یادگیری زبان، اولین مصاحبههای کاری خود را تجربه میکند که امیدوارکننده و انگیزهبخش است.
به طور کلی، تجربیات مهاجران کانادا پس از شش ماه اول، نشاندهنده یک گذار مهم از مرحله «سردرگمی و انزوا» به مرحله «سازگاری و امیدواری» است. البته هنوز چالشهایی وجود دارد، اما با شناخت بهتر محیط و حمایت اجتماعی، مسیر پیشرفت هموارتر میشود و خاطرات مثبت بیشتری شکل میگیرد.
نقش زبان در تجربیات مهاجران کانادا
تسلط به زبان، شاید مهمترین عامل تعیینکننده در کیفیت زندگی مهاجران باشد. ناتوانی در برقراری ارتباط روان، نهتنها شانس یافتن شغل مناسب را کاهش میدهد، بلکه باعث انزوا و افزایش احتمال پشیمانی مهاجران کانادا میشود. به همین دلیل، مهاجرانی که قبل از ورود به کانادا روی زبان خود سرمایهگذاری کردهاند، معمولاً تجربیات بهتری از مهاجرت دارند.
آیا مهاجرت به کانادا تصمیم درستی است؟
پاسخ به این سؤال پیچیده است و به شرایط و انتظارات هر فرد بستگی دارد. اما براساس بررسی تجربیات و خاطرات مهاجران کانادا، بیش از ۹۰ درصد مهاجران از تصمیم خود رضایت دارند و این انتخاب را گامی مثبت در زندگیشان میدانند. با این حال، این رضایت زمانی حاصل میشود که مهاجران با دیدی واقعبینانه و آمادگی کامل وارد این مسیر شوند.
مهاجرت به کانادا نیازمند برنامهریزی دقیق، آشنایی با فرهنگ و قوانین جدید، و تلاش مستمر برای یادگیری زبان و تطبیق با محیط است. کسانی که با این ذهنیت و انگیزه پا به این کشور میگذارند، معمولاً موفقتر و خوشحالتر خواهند بود. به همین دلیل توصیه میشود پیش از اقدام، با افرادی که تجربه زندگی در کانادا را دارند صحبت کنید، از مشکلات و چالشها آگاه شوید و با دیدی جامع و منطقی تصمیم بگیرید.
سخن پایانی
مهاجرت به کانادا تصمیمی بزرگ و سرنوشتساز است. اگرچه بسیاری از افراد با آرزوهای بزرگ قدم در این مسیر میگذارند، اما واقعیت زندگی مهاجر، ترکیبی از امید و چالش است. با بررسی تجربیات مهاجران کانادا، آشنایی با خاطرات مهاجران کانادا، درک دقیقتر از مشکلات مهاجران ایرانی و شنیدن دلیل پشیمانی مهاجران کانادا، میتوان با آمادگی بیشتر و تصمیمی آگاهانهتر وارد این مسیر شد.